سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

فلسفه اخلاق اسلامی

دروغ بر بالای مناره (شنبه 88/12/29 ساعت 4:11 عصر)

 مرحوم عبدالله مستوفی در جلد سوم  کتاب« شرح زندگانی من »داستانی نقل کرده که یک گردشگر در شهری شیعی مترجمی سنی داشت و با او گردش میکرد . صدای اذان شنیده شد . گردشگر از مترجم پرسید این چیست ؟ مترجم توضیح داد . گردشگر گفت تک تک جمله هایی که موذن می گوید را ترجمه کن تا یادداشت بردارم . مترجم این کار را کرد ولی وقتی به اشهد ان علی ولی الله موذن رسید سکوت کرد . . گردشگر گفت چرا ترجمه نمی کنی ؟ گفت : آخر دروغ می گوید ! گردشگر گفت تو دروغ می گویی ! از بالای مناره که دروغ نمی گویند ! این داستان را شاهد مثال قرار داده برای روزگار خودش و می گوید کجایند ببینند که در قرن بیستم  دروغ می گویند و هزار رسانه هم آن را منتشر می کنند چه مناره ای از این رسانه ها بلند تر !
! پی نوشت : خوش به حالش که نیست و نمی بیند در قرن 21  اعتبار رسانه ها به دروغ است ولا غیر . 

 


  • عباس دهقانی نژاد

  • نظرات دیگران ( )

  • هتاکی (چهارشنبه 88/10/9 ساعت 3:13 عصر)
    این روزها متدین ها ، آزاده ها ، روشنفکرها  و تقریبا همه از هتاکی روز عاشورا نسبت به امام حسین(ع) غمگین هستند . فارغ از سیاست و مسائل مربوط به آن چه شده است که جامعه ما اینقدر بی پروا و بی ادب شده است ؟ توهین به دیگران در ناخودآگاه هر کسی ممکن است وجود داشته باشد اما چه شده که این فرهنگ این گونه علنی میشود  از خلوت به جلوت آمده و متعلقش از یک فرد عادی تبدیل به مقدسات ما میشود ؟ به نظر من خود ما کم کم این مراحل را در جامعه ارائه کرده وپیش روی مردم نهاده ایم . وقتی در یک نظام دینی رییس جمهور در فراگیرترین رسانه دو آیت الله - بالاترین عنوان دینی در حوزه مردان دین  - را به راحتی مورد توهین قرار داده و آن ها را طلحه و زبیر مینامد واز آن سوی  مخالفان همین رییس جمهورـ که رییس جمهور یک نظام دینی است ـ وی را با یک حیوان مقایسه میکنند ، دیگر جایی برای نقد اصولی و عالمانه وفارغ از غوغا وهوچی بازی نمیماند . روش نقد هم میشود روش هتک . عده ای به جای آن که رفتار ها نقد کنند افراد را هتک میکنند . دیگر عادی میشود وقتی فرهنگ مبتنی بر توهین وتحقیر شد ، افراد به طور ناخودآگاه از این سلاح استفاده میکنند و به جز توهین چیزی در دهان ها نمیچرخد . کار به جایی میرسد گه عده ای از خدا بی خبر به اصلی ترین رکن فرهنگ شیعی هم توهین میکنند . متاسفانه این بستر سازی منفی همچنان ادامه دارد . امروز صبح  هم در راهپیمایی شهر ما یزد  که مردمش به آرامی ونجابت شهره اند عده ای شعار میدادند : «مرگ بر سه خائن اجنبی ،موسوی و کروبی وخاتمی» .ازآن طرف هم دیدیم چه شعارهای موهنی که در این ایام به بالاترین مقام های دینی و سیاسی کشور داده شد . هتک حرمت هتک حرمت می آورد چه بخواهیم چه نخواهیم . امید آن که روزی خردورزی، تحمل و نقد جایگزین هوچی گری، جوگرفتگی و هتک شود.
  • عباس دهقانی نژاد

  • نظرات دیگران ( )

  • استاد ،‏خدا و رییس جمهور (جمعه 88/5/23 ساعت 12:46 صبح)

    مصباح‌ یزدی: اطاعت از رییس‌جمهور اطاعت از خداست

     اظهار نظر فوق این روزها خیلی سر وصدا به پا کرده و عده ای را بسی دچار شاخ در آوردگی !  نموده است . من هم اول اندکی متعجب شدم اما از آنجا که استاد مصباح یک فیلسوف هستند و اصولا فلاسفه از سر نفخ شکم و بر اساس هوا وهوس کمتر سخن میرانند واگر دقیقه ای  بیان می نمایند آن دقیقه مبتنی بر افکار و تفلسف های قبلی شان هست با اندکی مدیتیشن ! این سخن استاد را نه تنها نادرست وگزاف نیافتم بلکه بر اساس مبانی ایشان کاملا حرفی درست و قابل دفاع می دانم و معتقد هستم این فلسفه ورز نه تنها سخن ناسازواری نگفته بلکه کلامش نشان از انسجام فکری و تسلط بر مبانی فکری خود دارد .  البته مسلما این نظر مبانی مختلفی دارد اما مبنای اخلاقی ان در نظریات استاد به شرح ذیل است .
     استاد در نظام فرا اخلاقی که از اسلام ارائه می نمایند  بیان می دارند که ملاک تشخیص خوب وبد در مکتب اخلاقی اسلام  کمال نهایی انسان وکمال نهایی انسان تقرب به حضرت رب العالمین است . بر این اساس تمامی اعمال و امور در صورتی که منجر به این هدف بشوند  به عنوان اعمالی خوب و اگر منجر به این هدف نشوند اعمالی بد خواهند بود  و هیچ کار اخلاقی ای بدون سنجش با این ملاک متصف به خوب یا بد بودن نمی شود . مثلا بر اساس این ملاک راستگویی همیشه خوب نیست بلکه تنها در جاهایی خوب است که موجب کمال وقرب الهی شود . اگر راستگویی فرد را به خدا نزدیک میکند عملی خوب و اگر از خدا  دور می کند عملی بد است . ایشان معتقد هستند این نزدیکی به خدا امری اعتباری و جعلی نبوده وتابع مصالح ومفاسد واقعی جامعه است .«  هر جا مصلحت اجتماعی باشد آن حکم نیز هست [یعنی حکم به خوب بودن ] گرچه از طریق دروغگویی باشد و هرکاری که موجب مفسده اجتماعی شود ، بد است هر چند آن کار راستگویی باشد »( مصباح یزدی ،  محمد تقی ، فلسفه اخلاق  صفحه 165)
    بر این  اساس، نظر ایشان مبنی بر این که اطاعت از رییس جمهور اطاعت از حضرت حق  و واجب است بدین خاطر است که ایشان اطاعت از رییس جمهور فعلی را  به مصلحت جامعه و در نهایت موجب تقرب به ذات الهی وبه عبارت دیگر بالاترین مرتبه خوب یعنی واجب می دانند .  حالا من وشما البته می توانیم در مورد مصداق با ایشان دعوا کنیم وبگوییم  اطاعت از رییس جمهور فعلی به مصلحت جامعه نیست که در این جا دیگر در مبنا و اصل حکم و تفکر ایشان خللی وارد نمیشود و اختلاف ما با استاد یک اختلاف مصداقی است که البته از انجا که فلاسفه بیشتر در صدد بیان احکام کلی هستند و مصداق یابی از وظایف آنان محسوب نمیشود نمیتوان بر استاد خرده گرفت . به عبارت دیگر تعیین مصداق در فلسفه نوعی مثال آوردن است و در مصداق هم جای مناقشه نیست نتیجه آن که نظر استاد با سایر نظراتشان تناقض درونی ندارد اما این که تناقض برونی دارد یا نه باشد برای فرصتی دیگر .
    بی ربط نوشت : 40 روزی برای تعطیلات !! بندر عباس بودم . تابستان هایش تمرین خوبی است برای آمادگی ورود به جهان دیگر .


  • عباس دهقانی نژاد

  • نظرات دیگران ( )

  • اخلاق نقد جدید ! (پنج شنبه 88/2/31 ساعت 8:42 صبح)

    هفته پیش توی یکی ازکلاس های یکی دانشگاه های یکی از شهر های یک کشوری!تدریس داشتم بعد از این که درس تمام شد مسوول آموزش گفت رییس دانشگاه با شما کار دارد . گفتم به به! برویم شاید این روزها که همه جا افزایش حقوق است به ما هم بله ! سکه ای پولی چیزی که هر چند چرک دست است اما بد جور دنبالشیم ، بدهند !  در بدو ورود آقای رییس چنان تحویلمان گرفت که گفتیم نه بابا قضیه مهم تر از این حرفا هاست وحتما پستی منصبی بلا به دور یکی از امور بد دنیوی منتظر ماست . رییس جان بعد از ان که کلی مارا تحویل گرفتند ودر کمالات ما  چنان مفصل زبان فرسایی کردند که نفس لامصبمان انصافا حال آمد ! فرمودند آقا جان یک نکته ای عرض میکنم خدمتتان دوستانه ! این که یکی از افراد یکی از قسمت های دانشگاه یک گزارشی به بنده داده اند که شما در یکی از کلاس های درس حرف هایی زده اید که خارج از چارچوب درستان بوده است و لطفا دیگر از این کار های بی ادبانه  انجام ندهید و. . .  از آنجا که ما اساسا فسفر چندانی به مغرمان نمیرسد متوجه نشده عرض کردیم یعنی خارج از سر فصل تدریس کرده ام ؟ فرمودند نه آن مهم نیست کلا یک چیز هایی گفته اید دیگر نگویید ! نگفتند چه کسی گفته چه چیزی گفته وما ماندیم متحیر .تا این که پس از مقدار معتنابهی فشار و زور به جمجمه مبارک (چون مخی نیست که بدان فشار اوریم لاجرم جمجمه مان جور کشد ) ملتفت شدیم که در یکی از کلاس ها در باره دین یهود سخن می گفتیم که یکی از دانشجویان پرسید(لعنت بر دهانی که بی موقع باز شود میمردی بیرون از کلاس میپرسیدی ؟ ) استاد ! (ما را میگفت !!)هولو کاست چیست ؟ قضیه اش چیه ؟ ما هم شروع کردیم از مراسم قربانی یهود  وسوزاندن قربانی ها تا به این هولوکاست تاریخی سیاسی  رسیدم . خدا میداند تا حدود زیادی هم در این باره نظرمان با نظرات یکی از روسای جمهور یکی از کشور ها که آن دانشگاه هم در یکی از شهر های همان کشور بود همراه ویکسان بود و پس از تایید نظرات همان رییس جمهور گفتیم البته نیازی نیست که رییس جمهور یک کشور درباره همه مسائل موجود وغیر موجود در جهان و غیر جهان اظهار نظر کند وبهتر بود که اگر هم میخواستند این بحث را میسپردند به دست اهل قلم ونظر که هر چه فریاد بزنند کسی را در دنیا ککی هم نمیگزد ! نه این که مقام بزرگوار خودشان می فرمودند این را . خدا میداند این مطلب هم از زبان رییس مجلس همان کشور مذکور اقتباس نموده بودیم . به هر حال ما گردنمان از مو باریک تر است .ما غلط کرده ایم که ایشان را نقد نموده ایم . اصلا ما اشتباه کرده ایم که در کلاس های عمومی هی فریاد میزنیم نقد از نشانه های شکوفایی علم و اندیشه در جامعه است. هیچ شخصیتی غیر از معصومین از خطا مبرا نیست و  رفتار تمامی افراد دارای نقص ها واشتباه هایی است .از این به بعد خواهیم گفت نقد هر کس وهر چیزی غیر از رییس جمهور بعضی کشورهای جهان بدون اشکال است و غیز از معصومین رفتار برخی از رییس جمهور های برخی از کشورهای جهان را هم نمی توان نقد نمود . وگرنه رییس دانشگاه شما را دوستانه احضار میکند و دوستانه کاری میکند که شما که سال هاست خیلی حرف ها میزدید عمیقا در حرف های خود تردید کنید . 

     پوزش نوشت : از دوستان عزیزم که این مدت احوالپرسم بوده اند همچون دکتر حجت ، هادی عزیزم ، آهو ، یک دیوانه ، خانم محمدی ،حنیف، سید و نقی معذرت خواهی میکنم نبودم نیستم و بد جور هم محتاج دعای خیر  دوستانم هستم .


  • عباس دهقانی نژاد

  • نظرات دیگران ( )

  • The liar (یکشنبه 87/10/29 ساعت 11:20 عصر)

    Poor  Zjamel . Her boyfriend seems to spend more time with Ethel than with her these
    days. ‘Are you two having an affair?’ she asks him, more by way of a reminder that she
    exists ,than out of any real concern.
    But Bernard is having an affair with Ethel. On the other hand, he doesn’t look on it as a
    serious’ affair. Ethel is married, and he is basically quite committed to Zjamel, who has
    been through a rough patch recently. He doesn’t want to upset her, even though he
    doesn’t like lying either. Gritting his teeth then, and remembering Nietzsche’s dictum
    that ‘lying is a necessity of life’, just part of the ‘terrifying and problematic character of
    existence’, he says: ‘Of course not, darling,’ and gives her a big kiss.
    Zjamel’s heart picks up, and she feels much better. And anyway, in a few months
    Bernard and Ethel have got bored of the affair and no one ever thinks about the
    matter again.

         Did Bernard do the right thing?

    پی نوشت : به جای دوست پسر بگذارید شوهر و به جایEthel  بگذارید یک همسر غیر دائم که طبیعتا شوهر دیگری هم ندارد تا با فرهنگ خودمان جور دربیاید! این داستان برگرفته از کتاب صد ویک دوراهی اخلاقی(101 )Ethical Dilemmas نوشته مارتین کوهن می باشد .

    پی نوشت تر !‏: به توصیه یکی از بزرگان ( بالای 180 سانتی متر!‏) نیمچه ترجمه ای فوق العاده آزاد ! از داستانک بالا به یاداشتم اضافه شد . گناهش گردن او!‏ترجمه یزدیش هم اینجاست !‏

    دروغگو

     بیچاره مریم ! به نظر می رسد که این روزها شوهرش بیشتر از این که با او باشد با کبری است . شما دو تا با هم سر و سری دارید ؟ مریم از شوهرش پرسید . والبته نه برای این که نگران این مساله بود بلکه فقط برای این که یادآوری کند که حواسش هست . اما رجب  واقعا کبری را صیغه کرده بود ! البته رجب  این رابطه را یه رابطه جدی نمیپنداشت چرا که کبری می خواست با  پسر دیگری ا زدواج کند و او واقعا  دلسپرده مریم که اخیرا  مشکلاتی هم داشت بود . رجب نمی خواست مریم را ناراحت کند از سوی دیگر دوست نداشت که به او دروغ بگوید . در حالیکه دندان هایش را به هم می سایید و گفته نیچه مبنی بر دروغ گویی لازمه(ضرورت ) زندگی است فقط بخشی از  سرشت وحشتناک   و پر تنش  هستی را در ذهن مرور می کرد ؛ گفت : البته که نه عزیزم و مریم را یه ماچ گنده کرد ! خیال مریم راحت شد و  احساس کرد که اوضاع بر وفق مراد است به هر حال چند ماه بعد رجب و کبری از معاشقه سیر شدند و  ماجرا را فراموش نمودند .

    حالا به نظر شما  رجب کار درستی کرد ؟ 


  • عباس دهقانی نژاد

  • نظرات دیگران ( )

  •    1   2   3      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    مقاله
    خطیب شهر
    [عناوین آرشیوشده]
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 0 بازدید
    دیروز: 13 بازدید
    کل بازدیدها: 199240 بازدید
  •   پیوندهای روزانه
  • زیارت نامه صدام ! [74]
    انزوای رادیکالیسم ، آیا اتفاق می افتد ؟ [25]
    مردم و ولایت فقیه [69]
    کاندیدای محبوب من ! [141]
    ما چهار زن داریم ! [152]
    توافت های ایران وخارج ! [57]
    رفتار با اهل سنت از دیدگاه مرجعیت [132]
    از دفترچه خاطرات آقای خاتمی خودمان !!! [221]
    غرب و رییس اونجایمان !! [91]
    ترجمه یک متن فلسفی دوره ساسانی [167]
    [آرشیو(10)]

  •   درباره من
  • فلسفه اخلاق اسلامی
    عباس دهقانی نژاد
  •   لوگوی وبلاگ من
  • فلسفه اخلاق اسلامی
  •   فهرست موضوعی یادداشت ها
  • اخلاق هنجاری و کاربردی[12] . متفرقه[10] . فرا اخلاق[9] . مناسبت ها[6] . امتحان پایان ترم[4] . . . .[2] . کوته نوشت[2] . مطالعه فلسفه اخلاق . عرفان .
  •   مطالب بایگانی شده
  • تابستان 1388
    بهار 1388
    زمستان 1387
    پاییز 1387
    تابستان 1387
    بهار 1387
    زمستان 1386
    پاییز 1386
    تابستان 1386
    بهار 1386
    زمستان 1385
    زمستان 88
  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

  •  میروم می آیند !

  • بشـکاف ( نقد مفید با مدیریت جدید!‏)
    دایرة المعارف فلسفی استنفورد
    هادی جمالیان
    سید علی اصغر علوی
    مهدی مشفق(نافــــــــــذ)
    مهدی حق بین و بانو
    افسانه های سرگردانی
    نقطه سرخط
    محمود سیفی
    مجتبی ونرگس (عکس )
    حاشیه نشین
    عادل عندلیبی
    دختری در راه آفتاب
    فقط یزدی ها لطفا
    آمیرزا
    جنون مودبانه
    احمد نظری
    آهووووووووو
    طنزهای یک امید مهدی نژاد
    سید مهدی سید صادقی
    نقی مختاری
    دکتر مریدی و بانو
    بود وخواهد بود . توصیه می شود !!
    پرگار
    مهدی الله خواه
    تنفس تنهایی
    حمید اسدی
    بچه های دانشکده الهیات
    سید مهدی ناظمی(ره)!!
    مجید بذرافکن
    سایتی پر از کتب کلامی شیعه به زبان عربی
    دروازه گربه
    میس طلبه !
  •  لوگوی دوستان من