چند سال پیش استادی داشتیم ؛ میگفت انسان چهار من دارد.یکی منی که در واقعیت هست .دوم منی که خودش فکر میکند آن گونه است وسوم منی که دیگران می پندارند آنگونه است و چهارم منی که او می پندارد دیگران اورا چنین می پندارند. مثلا شخصی بخیل است (من1) اما فکر میکند که انسان مقتصدی است (من2) دیگران فکر میکنند او انسان فقیری است که خرج نمی کند (من 3 )و او فکر میکند که نظر دیگران در موردش این است که انسان دست گشاده ای است (من 4 ). البته این من ها به حصر منطقی نیست و می توان من های دیگری را نیز بر شمرد . به هر حال نکته مهم در اینجا این است که انسان بتواند من اول و دوم را به هم نزدیک کند . به نظر هر چه این دو من به هم نزدیک تر شوند دسترسی به کامیابی وموفقیت سهل تر می شود . چرا که به گونه ای واقع وذهن به هم نزدیک شده و تطابق می یابند و انسان از شر خود فریبی رها می شود .منظور از طرح این مساله این بود که در وبلاگ نویسی اگر بخواهیم می توانیم به من واقعی خود نزدیک تر شویم .می توانیم با بررسی آنچه که از خود بروز داده ایم من دوم را به من اول نزدیک تر کنیم وببینیم که در نظر دیگران چگونه هستیم .از سوی دیگر اگر این کار تداوم یابد و داد وستد نظر ها و آراء صورت گیرد من چهارم و سوم نیز بسیار به هم نزدیک خواهد شد و شناخت بهتر وواقعی تری از خود پیدا خواهیم کرد .
خیلی بعد از تحریر !:آقا سید حاشیه ای نوشته از متن شیرین و پربار تر خواندنش لذت بخش است.
|