پیشگو شده ام این روزها. سختی به منتهای خود رسیده است .رفتارهایم دیگرگونه است . وجودم، زندگیم و خانواده ام در دوراهی تحول و یا نابودی متحیرند و من در جستجوی حشیشی که بدان چنگ زنم . احساس پیامبری بد جور قلقلکم میدهد . شما اما جدی نگیرید . . .
|
هفته پیش توی یکی ازکلاس های یکی دانشگاه های یکی از شهر های یک کشوری!تدریس داشتم بعد از این که درس تمام شد مسوول آموزش گفت رییس دانشگاه با شما کار دارد . گفتم به به! برویم شاید این روزها که همه جا افزایش حقوق است به ما هم بله ! سکه ای پولی چیزی که هر چند چرک دست است اما بد جور دنبالشیم ، بدهند ! در بدو ورود آقای رییس چنان تحویلمان گرفت که گفتیم نه بابا قضیه مهم تر از این حرفا هاست وحتما پستی منصبی بلا به دور یکی از امور بد دنیوی منتظر ماست . رییس جان بعد از ان که کلی مارا تحویل گرفتند ودر کمالات ما چنان مفصل زبان فرسایی کردند که نفس لامصبمان انصافا حال آمد ! فرمودند آقا جان یک نکته ای عرض میکنم خدمتتان دوستانه ! این که یکی از افراد یکی از قسمت های دانشگاه یک گزارشی به بنده داده اند که شما در یکی از کلاس های درس حرف هایی زده اید که خارج از چارچوب درستان بوده است و لطفا دیگر از این کار های بی ادبانه انجام ندهید و. . . از آنجا که ما اساسا فسفر چندانی به مغرمان نمیرسد متوجه نشده عرض کردیم یعنی خارج از سر فصل تدریس کرده ام ؟ فرمودند نه آن مهم نیست کلا یک چیز هایی گفته اید دیگر نگویید ! نگفتند چه کسی گفته چه چیزی گفته وما ماندیم متحیر .تا این که پس از مقدار معتنابهی فشار و زور به جمجمه مبارک (چون مخی نیست که بدان فشار اوریم لاجرم جمجمه مان جور کشد ) ملتفت شدیم که در یکی از کلاس ها در باره دین یهود سخن می گفتیم که یکی از دانشجویان پرسید(لعنت بر دهانی که بی موقع باز شود میمردی بیرون از کلاس میپرسیدی ؟ ) استاد ! (ما را میگفت !!)هولو کاست چیست ؟ قضیه اش چیه ؟ ما هم شروع کردیم از مراسم قربانی یهود وسوزاندن قربانی ها تا به این هولوکاست تاریخی سیاسی رسیدم . خدا میداند تا حدود زیادی هم در این باره نظرمان با نظرات یکی از روسای جمهور یکی از کشور ها که آن دانشگاه هم در یکی از شهر های همان کشور بود همراه ویکسان بود و پس از تایید نظرات همان رییس جمهور گفتیم البته نیازی نیست که رییس جمهور یک کشور درباره همه مسائل موجود وغیر موجود در جهان و غیر جهان اظهار نظر کند وبهتر بود که اگر هم میخواستند این بحث را میسپردند به دست اهل قلم ونظر که هر چه فریاد بزنند کسی را در دنیا ککی هم نمیگزد ! نه این که مقام بزرگوار خودشان می فرمودند این را . خدا میداند این مطلب هم از زبان رییس مجلس همان کشور مذکور اقتباس نموده بودیم . به هر حال ما گردنمان از مو باریک تر است .ما غلط کرده ایم که ایشان را نقد نموده ایم . اصلا ما اشتباه کرده ایم که در کلاس های عمومی هی فریاد میزنیم نقد از نشانه های شکوفایی علم و اندیشه در جامعه است. هیچ شخصیتی غیر از معصومین از خطا مبرا نیست و رفتار تمامی افراد دارای نقص ها واشتباه هایی است .از این به بعد خواهیم گفت نقد هر کس وهر چیزی غیر از رییس جمهور بعضی کشورهای جهان بدون اشکال است و غیز از معصومین رفتار برخی از رییس جمهور های برخی از کشورهای جهان را هم نمی توان نقد نمود . وگرنه رییس دانشگاه شما را دوستانه احضار میکند و دوستانه کاری میکند که شما که سال هاست خیلی حرف ها میزدید عمیقا در حرف های خود تردید کنید .
پوزش نوشت : از دوستان عزیزم که این مدت احوالپرسم بوده اند همچون دکتر حجت ، هادی عزیزم ، آهو ، یک دیوانه ، خانم محمدی ،حنیف، سید و نقی معذرت خواهی میکنم نبودم نیستم و بد جور هم محتاج دعای خیر دوستانم هستم .
|
|