با سلام خدمت شما،
از وبلاگ هدي ميگذشتم كه چشمم به جملاتي از شما افتاد و كنجكاوي نگذاشت كه راحت بگذارم و بگذرم. از شماست كه نوشته ايد:
«به نظر من در بعضي جا ها خدا نياز به مفتش هم دارد . اما نه هر جا . ديگر آن که آن مفتشان را هم به چشم مغضوب عليهم ننگر. ان ها هم چه بسا خالصا مخلصا در صدد تفتيش بر آمده اند و گناهي جز جهلشان بر آنها نيست . کسي را نمي توان به خاطر نفهميدن ونتوانستن مواخذه کرد .»
1- مثلا در كجاها خدا نياز به مفتش دارد و اصولا خدا به چيزي نياز دارد كه مفتش دومي اش باشد؟
2- آيا آنكه از روي ندانستن آدم ميكشد (البته اگر از جنابش بپرسيم، من و شما را نادان خطاب خواهد كرد.) و بقول شما خالصا و مخلصا ديگران را بنام خدا شكنجه ميدهد و ميكشد و در بين مردم بمب ميتركاند آيا گناه و جرمي ندارد؟
در مورد متن: بسيار متاسفم که دانشگاه و دانشجو و استاد ما هم بايد تکه اي از "ايران" ما باشد و بقولي همه چيزمان بايد به همهي چيزمان بيايد. واقعا اين سيستم بيار نيست؟ مگر ميشود كه امتحان را توافقي كرد؟ اما اينقدر سيستم آموزشي ما در سيستم عمومي ما گم و ما خودمان هم در آن سيستم محو شده ايم: كه احساس نميكنيم چيزي عجيب و غريب در بين است.
من در زمان دانشجويي ام، از استادانم آنگاه عصباني ميشدم كه تنبلانه اطلاعات خودشان را به روز نميكردند(و چقدر زياد بودند اينگونه استادان) و در برابر يافته هاي من، تنها استدلالشان اين بود كه: من استادم يا تو؟
هيچگاه فراموش نميكنم كه درسي داشتيم بنام «شيوه تحقيق» ، من گشته بودم و بسيار منابعي (گر چه در زبان فارسي خيلي نداريم.) گرد آوري كرده بودم . از همه شان براي امتحان استفاده كردم و جزوه خود استاد مربوطه بيست صفحه بيشتر نبود براي اين واحد. اما بخاطر تمرد از سيستم مورد نظر او با كمترين نمره آن واحد را پاس كردم. و آناني كه تنها همان بيست صفحه را خوانده بودند نمره اي بهتر گرفتند.
استادي كه حق دانشجوي درس خونده رو تمام و كمال مي گذاره كف دستش به نظرم سالمه . بعضي ها براي حفظ كلاس ( به خيال خودشون ) بالاترين نمره مثلا از 17 يا 18 . خوب اين يعني چي ؟
در مورد دانشجويي هم كه سفيد ميده اگه من استاد باشم مي گم : عزيزم مشكلت چيه ؟ بعد يواشكي در گوشش مي گم حالا يه چرت و پرتي بنويس تا ببينم چيكار مي تونم برات بكنم
واقعا عالي نمره دادين ! عاليه . يعني استادي كه اينطوري نمره ميده نشون ميده كه از هيچ گونه بيماري رواني به خصوص ساديسم و ديگر آزاري برخوردار نيست ( خداروشكر )
والا بعيد مي دونم حالا حالا ها به درجه ي استادي برسم اگه برسم ! . اما عمرا به كسي نمره پايين برم . عمراااا!:)
سلام و خسته نباشيد.
نميخواستم پيامي بگذارم چون ...
اما تركيب هايي مانند:«خود گروي ، ديگر گروي ، نتيجه گروي ، وظيفه گروي و فضيلت گروي .» و اينكه چرا بجاي مصدر گراييدن، از مصدر گرويدن استفاده شده است، برايم سوال شد، همينجا ميخواهم اين موضوع را بصورتي خام طرح كنم و اصراري بر درست بودنش هم ندارم، چون خودم هم نميدانم درست است يا نه:
مصدر گرويدن ،يك پيوستن فيزيكي ست. چيزي ست كه پس از گراييدن اتفاق ميافتد. من فكر ميكنم كه شما در آغاز به يك دين يا حزب سياسي «گرايش» پيدا ميكنيد و سپس بدان «مي گرويد».
در فارسي كلاسيك حد و مرز ايندو چندان روشن نيست اما در فارسي امروز «گراييدن، گرايش، گرا» صرفا در حد يك «باور» باقي ميماند. شما ميتوانيد به يك گروه عرفاني گرايش داشته باشيد بدون هيچ وظيفه اي. اما«گرويدن» معناي پيوستن ميدهد از روي اعتقاد و باور يعني اگر شما به همان گروه عرفاني «بگرويد» يعني اينكه بايد در جلسات آن شركت كنيد و غيرو...
سلام استاد
آقا ما يه سوالي داريم . چرا اينقدر شما اساتيد سر نمره سخت مي گيريد ؟ خوبه خودتونم يه دوره دانشجو بوديداااا
ميدونين اين ترم سر اوون 12/5 كه گرفتم تا همين ديروز پريروز با استاد بحث داشتيم ديگه هم ما داغ كرديم هم ايشون . آخرم هيچي به هيچي . نمره هامون رد شد . حالا فرض كن اثر اين 12 رو تو 34 واحد ارشد . معدل سقوط آزاد مي كنه .
آخه ببينين وقتي يك نمره ي شما اينقدر مي تونه با سرنوشت يه دانشجو مربوط باشه چرا كم بدين ؟ اين نمره بازي ها اصلا استاندارده ؟ اين روش چقدر كارايي داره ؟
من با معدل ليسانسم يك كار خوب روئ به خاطر بيست صدم معدل از دست دادم ! يعني نيم نمره حدودا مي خواستم از يه درس 2 يا 3 واحدي ....
به خدا اين نمره هخا با سرنوشت دانشجو ربط داره . اينجا ايرانه و همه چيز با معيارهاي ناقص صورت مي گيره .
رحم كنييييد استااااد :)