• وبلاگ : فلسفه اخلاق اسلامي
  • يادداشت : امتحان پايان ترم
  • نظرات : 2 خصوصي ، 8 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام عباس جان
    ممنونم از لطفت
    لينك دادم

    با سلام خدمت شما،

    از وبلاگ هدي ميگذشتم كه چشمم به جملاتي از شما افتاد و كنجكاوي نگذاشت كه راحت بگذارم و بگذرم. از شماست كه نوشته ايد:

    «به نظر من در بعضي جا ها خدا نياز به مفتش هم دارد . اما نه هر جا . ديگر آن که آن مفتشان را هم به چشم مغضوب عليهم ننگر. ان ها هم چه بسا خالصا مخلصا در صدد تفتيش بر آمده اند و گناهي جز جهلشان بر آنها نيست . کسي را نمي توان به خاطر نفهميدن ونتوانستن مواخذه کرد .»

    1- مثلا در كجاها خدا نياز به مفتش دارد و اصولا خدا به چيزي نياز دارد كه مفتش دومي اش باشد؟

    2- آيا آنكه از روي ندانستن آدم ميكشد (البته اگر از جنابش بپرسيم، من و شما را نادان خطاب خواهد كرد.) و بقول شما خالصا و مخلصا ديگران را بنام خدا شكنجه ميدهد و ميكشد و در بين مردم بمب ميتركاند آيا گناه و جرمي ندارد؟

    پاسخ

    سلام . ممنون از لطف و نظر وتعمقتون . 1 ـ اما اين که گفتم خداوند نياز به مفتش دارد منظورم معناي حقيقي نياز نبوده که خداوند مبرا از آن است بلکه منظورم اين بوده که اجراي احکام خداوند بر روي زمين نيازمند وسايل و آلات است . مثلا اگر دادگاه نباشد و قاضي و وکيل نباشد چگونه حدود الهي اجرا شود ؟ يا ساده تر اگر آب نباشد چگونه دستور وضو گرفتن اتيان شود ؟ به هر روي من مجاز حذف به کار برده بودم که به نظر باعث ابهام شده است که پوزش مي طلبم واميدوارم با اين توضيح منظورم واضح شده باشد . 2 ـ البته ندانستن در بسياري موارد مورد مواخذه واقع مي شود . اما اگر واقعا شخصي در صدد فهم مطلبي بر آمد وبه دنبال آن رفت وجهد وتلاش خود را نيز به کار گرفت ولي به حقيقت دست نيافت وراه نادرست پيمود از ديدگاه شما خطا کار است ؟ اگر اين گونه باشد تنها در صد کمي از انسان ها رستگار ودرست کردارند . البته انديشه شما در بين پيروان اديان طرفداراني دارد که بدان ها حصر گرا مي گويند . اما پلوراليست ها و شمول گرا ها ـ که بر اين سومي کمترين اشکال وارد است و مورد قبول من نيز مي باشد ـ بر خلاف نظر شما مي انديشند و دلايلي دارند که در اين کوتاه نمي گنجد . البته در مورد مثال شما بايد عرض کنم که مواردي چون قتل و کارهاي خلاف انسانيت اگر به فطرت انساني قائل باشيم از روي جهل نيست بلکه از روي تعصب و ناخردورزي و عمدا به سوي جهالت رفتن است وبدين خاطر در حکمي که بنده عرض کردم يعني عدم سرزنش جاهل وارد نمي شود . به عبارت ديگر جاهل قاصر نيستند بلکه جاهل مقصرند .البته اين ها به نظر من مي رسد وبي ترديد در ان کاستي بسيار است . باز هم از بذل توجه شما تشکر مي نمايم ومنتظر نظرات زيبايتان هستم .
    + بهرام 

    در مورد متن: بسيار متاسفم که دانشگاه و دانشجو و استاد ما هم بايد تکه اي از "ايران" ما باشد و بقولي همه چيزمان بايد به همهي چيزمان بيايد. واقعا اين سيستم بيار نيست؟ مگر ميشود كه امتحان را توافقي كرد؟ اما اينقدر سيستم آموزشي ما در سيستم عمومي ما گم و ما خودمان هم در آن سيستم محو شده ايم: كه احساس نميكنيم چيزي عجيب و غريب در بين است.

    من در زمان دانشجويي ام، از استادانم آنگاه عصباني ميشدم كه تنبلانه اطلاعات خودشان را به روز نميكردند(و چقدر زياد بودند اينگونه استادان) و در برابر يافته هاي من، تنها استدلالشان اين بود كه: من استادم يا تو؟

    هيچگاه فراموش نميكنم كه درسي داشتيم بنام «شيوه تحقيق» ، من گشته بودم و بسيار منابعي (گر چه در زبان فارسي خيلي نداريم.) گرد آوري كرده بودم . از همه شان براي امتحان استفاده كردم و جزوه خود استاد مربوطه بيست صفحه بيشتر نبود براي اين واحد. اما بخاطر تمرد از سيستم مورد نظر او با كمترين نمره آن واحد را پاس كردم. و آناني كه تنها همان بيست صفحه را خوانده بودند نمره اي بهتر گرفتند.

    پاسخ

    سلام . بله امتحان توافقي را من هم خيلي ميپسندم ميدونين يك بار كه اجرا كردم و از چند تا دانشجو دوباره امتحان گرفتم چي شد ؟ يه توبيخ خيلي قشنگ و ... به هر حال ما داخل اين سيستم هستيم ويه جورايي بايد خودمان را با ضوابط و قوانينش تطبيق بدهيم وحداكثر تلاشمان اين باشد كه در چارچوب همين قوانين بهترين راه را انتخاب كنيم . كاش روزي بياد كه سيستم آموزشي ما از اين حالت خمودگي و استاد و متن و نمره محوري بيرون بياد . باز هم ممنون از عنايتتون . خيلي خوشحال شدم . محبت كردين

    استادي كه حق دانشجوي درس خونده رو تمام و كمال مي گذاره كف دستش به نظرم سالمه . بعضي ها براي حفظ كلاس ( به خيال خودشون ) بالاترين نمره مثلا از 17 يا 18 . خوب اين يعني چي ؟

    در مورد دانشجويي هم كه سفيد ميده اگه من استاد باشم مي گم : عزيزم مشكلت چيه ؟ بعد يواشكي در گوشش مي گم حالا يه چرت و پرتي بنويس تا ببينم چيكار مي تونم برات بكنم

    پاسخ

    آخه بدبختي اينه كه بعضي از اين عزيزان چرت وپرت هم بلد نيستن . در موندگي من از همينه .
    تشكر از توجه تون.

    واقعا عالي نمره دادين ! عاليه . يعني استادي كه اينطوري نمره ميده نشون ميده كه از هيچ گونه بيماري رواني به خصوص ساديسم و ديگر آزاري برخوردار نيست ( خداروشكر )

    والا بعيد مي دونم حالا حالا ها به درجه ي استادي برسم اگه برسم ! . اما عمرا به كسي نمره پايين برم . عمراااا!:)

    پاسخ

    من ديدگاه شما را قبول ندارم . من هيچ وقت نمره نميدم بچه ها هستن كه نمره ميارن يا نميارن . در مورد اساتيدي هم كه نمره هاي دانشجو هاشون پايينه نميشه اينجوري صحبت كرد وقتي دانشجو درس نميخونه چيكار ميشه كرد ؟ من داشتم دانشجويي كه برگه سفيد داده. آيا بايد به اون نمره بدم ؟

    سلام و خسته نباشيد.

    نميخواستم پيامي بگذارم چون ...

    اما تركيب هايي مانند:«خود گروي ، ديگر گروي ، نتيجه گروي ، وظيفه گروي و فضيلت گروي .» و اينكه چرا بجاي مصدر گراييدن، از مصدر گرويدن استفاده شده است، برايم سوال شد، همينجا ميخواهم اين موضوع را بصورتي خام طرح كنم و اصراري بر درست بودنش هم ندارم، چون خودم هم نميدانم درست است يا نه:

    مصدر گرويدن ،يك پيوستن فيزيكي ست. چيزي ست كه پس از گراييدن اتفاق ميافتد. من فكر ميكنم كه شما در آغاز به يك دين يا حزب سياسي «گرايش» پيدا ميكنيد و سپس بدان «مي گرويد».

    در فارسي كلاسيك حد و مرز ايندو چندان روشن نيست اما در فارسي امروز «گراييدن، گرايش، گرا» صرفا در حد يك «باور» باقي ميماند. شما ميتوانيد به يك گروه عرفاني گرايش داشته باشيد بدون هيچ وظيفه اي. اما«گرويدن» معناي پيوستن ميدهد از روي اعتقاد و باور يعني اگر شما به همان گروه عرفاني «بگرويد» يعني اينكه بايد در جلسات آن شركت كنيد و غيرو...

    پاسخ

    ممنون از نظر دقيقتون . در كتاب فلسفه اخلاق فرانكنا كه توسط هادي صادقي ترجمه شده و استاد ملكيان بر روي آن نظارت داشتند اين مصدر به كار رفته است . من هم براي اولين بار فلسفه اخلاق را از آنجا ياد گرفتم واين گونه در ذهنم نشسته است . اصراري بر اين كاربرد ندارم وتنها بر حسب عادت چنين گفته ام پيروز باشيد .

    سلام استاد

    آقا ما يه سوالي داريم . چرا اينقدر شما اساتيد سر نمره سخت مي گيريد ؟ خوبه خودتونم يه دوره دانشجو بوديداااا

    ميدونين اين ترم سر اوون 12/5 كه گرفتم تا همين ديروز پريروز با استاد بحث داشتيم ديگه هم ما داغ كرديم هم ايشون . آخرم هيچي به هيچي . نمره هامون رد شد . حالا فرض كن اثر اين 12 رو تو 34 واحد ارشد . معدل سقوط آزاد مي كنه .

    آخه ببينين وقتي يك نمره ي شما اينقدر مي تونه با سرنوشت يه دانشجو مربوط باشه چرا كم بدين ؟ اين نمره بازي ها اصلا استاندارده ؟ اين روش چقدر كارايي داره ؟

    من با معدل ليسانسم يك كار خوب روئ به خاطر بيست صدم معدل از دست دادم ! يعني نيم نمره حدودا مي خواستم از يه درس 2 يا 3 واحدي ....

    به خدا اين نمره هخا با سرنوشت دانشجو ربط داره . اينجا ايرانه و همه چيز با معيارهاي ناقص صورت مي گيره .

    رحم كنييييد استااااد :)

    پاسخ

    سلام . خيلي ممنون كه سر زدين و وقت گذاشتين . باور كنين من خودم هنوز دانشجو هستم . بعد هم محض اطلاع اين درس را بالاي 60 درصد دانشجوها 20 گرفتند `پايين ترين نمره كلاس هم يك 15 بود . حالا چهار روز ديگه که خودت مشغول تدريس ميشي ببينم چه جور نمره ميدي . بعيد ميدونم توي کلاست کسي نمره بياره !!!