در مورد متن: بسيار متاسفم که دانشگاه و دانشجو و استاد ما هم بايد تکه اي از "ايران" ما باشد و بقولي همه چيزمان بايد به همهي چيزمان بيايد. واقعا اين سيستم بيار نيست؟ مگر ميشود كه امتحان را توافقي كرد؟ اما اينقدر سيستم آموزشي ما در سيستم عمومي ما گم و ما خودمان هم در آن سيستم محو شده ايم: كه احساس نميكنيم چيزي عجيب و غريب در بين است.
من در زمان دانشجويي ام، از استادانم آنگاه عصباني ميشدم كه تنبلانه اطلاعات خودشان را به روز نميكردند(و چقدر زياد بودند اينگونه استادان) و در برابر يافته هاي من، تنها استدلالشان اين بود كه: من استادم يا تو؟
هيچگاه فراموش نميكنم كه درسي داشتيم بنام «شيوه تحقيق» ، من گشته بودم و بسيار منابعي (گر چه در زبان فارسي خيلي نداريم.) گرد آوري كرده بودم . از همه شان براي امتحان استفاده كردم و جزوه خود استاد مربوطه بيست صفحه بيشتر نبود براي اين واحد. اما بخاطر تمرد از سيستم مورد نظر او با كمترين نمره آن واحد را پاس كردم. و آناني كه تنها همان بيست صفحه را خوانده بودند نمره اي بهتر گرفتند.