سلام و خسته نباشيد.
نميخواستم پيامي بگذارم چون ...
اما تركيب هايي مانند:«خود گروي ، ديگر گروي ، نتيجه گروي ، وظيفه گروي و فضيلت گروي .» و اينكه چرا بجاي مصدر گراييدن، از مصدر گرويدن استفاده شده است، برايم سوال شد، همينجا ميخواهم اين موضوع را بصورتي خام طرح كنم و اصراري بر درست بودنش هم ندارم، چون خودم هم نميدانم درست است يا نه:
مصدر گرويدن ،يك پيوستن فيزيكي ست. چيزي ست كه پس از گراييدن اتفاق ميافتد. من فكر ميكنم كه شما در آغاز به يك دين يا حزب سياسي «گرايش» پيدا ميكنيد و سپس بدان «مي گرويد».
در فارسي كلاسيك حد و مرز ايندو چندان روشن نيست اما در فارسي امروز «گراييدن، گرايش، گرا» صرفا در حد يك «باور» باقي ميماند. شما ميتوانيد به يك گروه عرفاني گرايش داشته باشيد بدون هيچ وظيفه اي. اما«گرويدن» معناي پيوستن ميدهد از روي اعتقاد و باور يعني اگر شما به همان گروه عرفاني «بگرويد» يعني اينكه بايد در جلسات آن شركت كنيد و غيرو...