سلام

اينقدر با باور هايت ور نرو . با ور رفتن با باور هايت ، باور ها نمي ميرند بارپاباور ها عوض مي شوند اما تو پير مي شوي سفت مي شوي و من تو را جوان مي خواهم !! خدا هم !! باور هايت هر چه مي خواهد باشد من با خودت ور مي روم نه با باور هايت خدا هم !!

سعي كن باورهايت گشاد ، نرم ، شل ، راحت و زيبا باشند كه اگر هم ور رفتي با انها باز هم گشاد نرم شل راحت و زيبا باشند مثل خدا !!! مثل خودت !!! مثل ان چيز هايي كه دوست داري يا چيزهايي كه دوست داشتي مي توانستي دوست داشته باشي !! مثل خدا مثل من

بي ور بودن رو عشق است به باور ها اميدي نيست

از اينكه در كامنت داني شطحيات من گوهر ريخته اي ممنون

با سلام

باور صادق موجه تعريفي منسوخ از معرفت است چنانچه مي دانيد.پارسال يا پيرارسال در دانشگاه مشترك سابق امان، آقاي دكتر وحيد درباره اين جور چيزها از بافته هاي فلاسفه معرفت شناس، دو روز به طريقتي كارگاهي سخن راندند.جاي شما خالي.ومن هنوز كه هنوز است از مساله مخ در خمره گيج هستم.ماحصل آن كارگاه براي من اين جمله جناب ويتگنشتاين بود كه: بادا كه خداوند به فيلسوفان بينشي عطا كند كه آنچه مردم عادي مي فهمند بفهمند.عرض مي كنم كه آمين يا رب العالمين. باور ها از شعاع صدق و توجيه مي گريزند. هيچ انساني باوري كه صادق و موجه باشد ندارد. انسان ها فقط باور دارند.مثلا باور سياست ما عين ديانت ماست.نه لزومي دارد صادق باشد و نه لزومي دارد موجه باشد.و كدام صدق و كدام توجيه و مسامحه هم اگر كنيم در تعاريف صدق و توجيه،حتي مطلوب هم نيست كه صادق و موجه باشد.چون نتايج بعدي نا مطلوبي دارد و اساسا ناممكن است.و به قول اصوليون از فقها، مورد مخصص نيست.

ببخشيد كه به درازا انجاميد ولي اين درازا نشان دهنده عمق ارادات خاصه حقير به حضرت شماست.اميد كه در مظان استجابت دعا، اين بنده را نيز فراموش نفرماييد بلطفه و كرمه.

غرقه وهميم ورنه اين محيط از تنك آبي سرابي بيش نيست.

بله!

ممكن است...شايد!!

در اين شب ها، دعا كنيد ما را!!!

چقدر مربوط بودن جملات بالا به همديگه!!!!

!!!!!

سلام بر برادر عزيزم حضرت عباس!!

قدم رنجه فرموديد و «ثقلين» مرا به زوير كلماتي مزين فرموديد.

بالاخره همين مقدار هم از شما دوست عزيز غنيمت است!!

دلايل متعددي براي عدم نگارش پست جديد در «ثقلين» دارم كه بماند. قديم ها sms راهي براي تجديد عهدمان بود كه آن هم به دلايلي نامعلوم فعلا متوقف است.

خدا به شما اين توفيق را داده كه به واسطه تدريس، زمينه اي براي نگارش مطالبي داشته باشيد. دعا كنيد اين فرصت را كه از مهرماه إن شاء الله براي من هم مهيا مي شود غنيمت بشمرم و به اين بهانه دست به قلم و صفحه كليد شوم و در ابواب مختلف علوم به تك نگاري بپردازم.

آنقدر دلم برايت تنگيده است كه دلم نمي آيد سخنم را به پايان برسانم. ولي در اين شبهاي عزيز قدر تنها دعايي كه خيلي به آن احساس نياز مي كنم و از شما تقاضاي عاجزانه مي كنم كه مرا از آن محروم نفرماييد، دعا براي عاقبت بخيري است.

روزگار عجيبي شده كه فقط بايد از شر فتنه هاي زمان به خداوند علي اعلا پناه برد و دست به دامان او شد و از او خواست كه به ما توفيق تقوا بدهد تا تقواي الهي زمينه اي براي تشخيص حق از باطل در ما ايجاد كند. همانگونه كه ذات اقدسش در قرآن كريم فرموده است:

إن تتّقوا الله يجعل لكم فرقانا.

به اميد ديدار

ارادتمند و دوستدار هميشگي

مهدي الله خواه