1- كششي كه در خواننده اين داستان ايجاد مي شود تا كار رجب را تصديق كند در اين فرض به ظاهر بديهي اما عقلا غير قابل اثبات نهفته است كه اگر رجب حقيقت را به همسرش مي گفت پيامدهاي نامطلوبي در انتظارش مي بود. نكته اينجاست كه چرا عكس اين را فرض نمي گيريم . همسر رجب با شنيدن حقيقت از زبان همسرش اطمينان بيشتري به او پيدا مي كرد و از ان به بعد رابطه بهتري بينشان حاكم ميشد.
2- چه تضميني وجود دارد كه همسر رجب بعد ها موضوع را نفهمد. كه اگر اين اتفاق بيفتد - احتمال وقوع اين اتفاق در لحظه تصميم رجب مبني بر دورغگويي بر رجب پوشيده است - پيامدهاي منفي تري در انتظار رجب است چرا كه بار منفي رابطه با ديگري هر چقدر باشد حال دروغگويي هم به ان اضافه مي شود.
3- با اين دروغ رجب در برابر كبري هاي بعدي سست تر خواهد بود بدين معني كه زمينه بيشتري براي او فراهم است تا اين چنين روابطي را توسعه دهد.