آنان كه مدام مي پرسند ُچرا؟ُ مثل گردشگراني هستند كه چند ساعت براي بازديد از يك ساختمان تاريخي به آن ها فرصت داده شده و آن ها همه آن چند ساعت را صرف خواندن تابلوي تاريخچه بنا و كاتالوگ ها و اينجور چيزها مي كنند و وارد بنا نمي شوند.
من پياده هم با ويتگنشتاين پياده هم رهم.(البته در اين باب)
ارادت
ممنون از محبت بي اندازه شما
خوب...ديوونگي که شاخ و دم نداره که
منم ديوونه ام
فقط تيمارستاني نشدم!
...
اين کتاب هم نخوندم
خيلي از تفکراتي که به زور به خورد ما دادند، غلط بوده و هست
شايد و تنها شايد اين هم يکي باشه از اونها
حيف پول!!!!
بايد بنويسم براتون....يعني رو کامپيوتر نيست...يا ايميل بدين بفرستم واستون يا اف لاين بذارم ......
علي يارت
امضا : . . .
سلام عباس جان
اين روزا هر دفعه وبلاگت را مي بينم يادم مياد من كتاب «نظريه حقوقي اسلام» آيت الله مصباح يزدي را نخوندم يا اين مطلبت رو عوض كن يا من ديگه نميام وبلاگت !!!
در ضمن من خيلي متوجه نمي شوم منظور از سوال از خدا چيست ؟ گيرم كه اصلا مجوز سوال از خدا داشته باشيم چگونه مي توانيم پاسخ آن را دريافت كنيم (كاش خدا وبلاگ داشت) غير از با تدبر و تعمق در آيات كه قران ما را به ان رهنمون ساخته اگر چنين باشد انگاه مفهوم پرسش از خدا به مفهوم خطور پرسشي از افعال و اثار خدا تنزل مي يابد كه پاسخ ان نيز در تدبر و تعقل است حال ايا اقاي مصباح با اين فرايند ذهني مخالفند به نظر مي رسد نفس سوال از رفتار هاي خداوند اشكالي نداشته باشد بلكه اينكه محاطب اين سوال ذهن خودمان باشد و بدنبال پاسخ باشيم يا مخاطب خدا باشد محل نزاع است كه اساسا چون مورد دوم به لحاظ منطقي منتج به نتيجه نيست - و اگر هم باشد از مجراي همان ذهن خودمان خواهد بود - لذا اصلا به من چه من خسته شدم كي مياي تهران ببينيمنت بابا
www.trife-m.blogfa.com
لوگوي مركز نشر اعتقادات در سايت و وبلاگ شما
http://www.eteghadat.com/Files/eteghadat/ET.jpg
از همکاري شما در نشر اعتقادات متشکريم.التماس دعا
سلام
تو خودت مرده متحرك مجازي هستي. ببخشيد اشتباه شد تو خودت قند و نباتي شكلاتي. در ضمن من هنوز احيا نشدم اون ره رو بگذار بمونه. فعلا هم قصد مجازي شدن ندارم
خداحافظ
سلام عباس جان!